اصلاحات مرده است !
. اصلاحات مرد
یعنی ،
مرده بود
خیلی وقت بود که مرده بود
اما ،
باور کردنش ،
شاید برای بعضی ها ،
بسیار دشوار بود !
اصلاحات مرد
اما جنازه ی این مرده را ،
کسانی مومیایی کرده با خود می کشیدند
با دستگاه تنفس در دهانش نفس می گذاشتند
دست هایش را ،
بی هوده تکان می دادند
و پاهایش را ،
بالا و پایین می کردند
تا همه جا جار بزنند :
ببینید
ببینید اصلاحات زنده است
تکان می خورد
نفس می کشد
این سو و آن سو می رود
هنوز نفس دارد
هنوز حرف می زند
درست است که آهسته حرف می زند
هذیان می گوید
اما همین هذیان ها ،
شاهد این حقیقت زنده است
که هنوز وجود دارد
و دریغا ،
که نمی خواستند
و یا نمی توانستند
باور کنند اصلاحات مرده است
و سال ها پیش ،
باید این جنازه را دفن می کردیم !
اصلاحات مرد
اکنون دیگر باور کنیم
این انالله و اناالیه راجعون ها را باور کنیم
مگر آن که کر باشیم
و نتوانیم بشنویم
مگر آن که کور باشیم
و نخواهیم ببینیم
این جنازه را
شجاع باشیم
نترسیم
این جنازه ی پوسیده را ،
دفن کنیم
و ضربدری قرمز ،
بر گور آن بکشیم !
اصلاحات مرد
یعنی ،
مرده بود
خیلی وقت بود که مرده بود
اما ،
باور کردنش ،
شاید برای بعضی ها ،
خیلی دشوار و سخت بود
اما اکنون باور کنیم
باور کنیم تا باور نکنیم ،
مجبوریم این جنازه را ،
باز هم بر دوش خود حمل کنیم
اصلاحات مرد
چگونه انتظار دارید که این لاشه ی مرده ،
دوباره زنده شود
و معجزه کند ؟
و باور کنیم که مرده ها هیچ گاه نمی توانند معجزه کنند !
اکبر درویش . ۳۰ خرداد ماه سال ۱۴۰۰
اصلاحات مرده است ! شعری از اکبر درویش که بعد از انتخابات سال 1400 سروده شده است این شعر یادآور این است که اصلاحات که سال های سال خیلی ها بدان امید داشتند سال ها پیش از این مرده بود و عده ای هنوز باور نداشتند و انتخابات اخیر به خوبی مرگ اصلاحات را با شکست وحشتناک اصلاح طلبان نشان داد و عیان کرد که دیگر امیدی به اصلاحات نباید داشت
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید