اگر می فهمید
از دست نوشته های :
” در سایه ی ارتداد “
خدایا شکر !!
لقمه ی نانی به سختی به چنگ می آوریم
هزاران گرفتاری و مصیبت داریم
پراز درد و اندوهیم
پراز رنج و غصه و کمبود …
خدایا شکر !!
نه آسایش داریم
نه آرامش
مانند سگ ,
صبح تا شب جان می کنیم
باز هم هفت مان گرو هشت است …
خدایا شکر !!
نعمت دنیا ,
از آن عده ای اندک است
باقی همه در فقر و فلاکت و سختی
فاصله ی بین طبقات ,
روز به روز بیشتر می شود
عده ای از زیادی می ترکند
عده ای از فقر و نداری جان می کنند …
خدایا شکر !!
همین که سلامت !؟ هستیم
هزاران کوفت و مرض داریم
هزاران درد بی دوا داریم
ناله های مان هر روز بلندتر می شود
گرسنگی کم نیست
تجاوز و کشتار و قتل و خونریزی کم نیست
دزدی و چپاول و غارت
کار هر روزه ی کسانی است
که بر مسند ثروت و قدرت سوارند
و چه پیش می تازند !
خدایا شکر !!
همه چیز هست
اگر چه سهم ما نیست
اگر چه ما از نعمت ها بی بهره مانده ایم
ولی باز هم شکر
که از گرسنگی نمرده ایم
یارانه ای هست
با نان خالی هم شده شب را صبح می کنیم
خدایا شکر !!
باید شکر کنیم
اگر کفران نعمت کنیم ,
همین لفمه نان خالی را نیز از دست می دهیم
اما شکر نعمت ,
نعمت و برکت را فراوان می کند !
خدایا شکر !!
اگر چه ویلاهای گران و ماشین های شیک ,
برج های عظیم و کارخانه های بزرگ ,
سفرهای خارجی و گردش های داخلی ,
آسایش و آرامش ,
قسمت ما نیست
اما باز هم خدا را شکر
نفسی می آید و می رود
همین که زنده ایم
باید شکرگذار باشیم !
خدایا شکر !!
خدایا هزاران بار شکر
خدایا صد هزاران بار شکر
اما کاش خدا می دانست
این شکر گفتن ما ,
از هزاران فحش و ناسزا
برای او بدتر است
اگر می فهمید
اگر واقعا می فهمید !!
خدایا شکر !!
اکبر درویش . 11 بهمن ماه سال 1394
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد