تمام نمی شود
در من گمشده است
پسری که انگار هیچ گاه پیدا نمی شود
باید بالغ شوم
باید بالغ شوم
هنوز هم مات و مبهوت هستم !
سال هاست که کار من ،
بافتن طنابی ست
برای حلق آویز کردن پسرکی
که در من عصیان می کند
کاش پای تو ،
ضربه ای به چهار پایه ای می زد
که هنوز زیر پای من مقاومت می کند !
دارد از بغض ،
می ترکد این پسرک
که در من به درد نشسته است !
گهواره ام کجاست دنیا !؟
بگو ردیف و قطعه و شماره ی گور مرا ،
بر روی آن بنویسند !
دریا ،
گور من می شود
آسمان برای من اشک می ریزد
و ماهی ها
مآهی ها …
اکنون برای من فاتحه بخوانید !
آه ای با کره گی
ای با کره گی
ای با کره گی ، …
چه زود بزرگ شدم
تا راهی کشتارگاه شوم !؟
به سکون مانده ام
هیروشیمائی ام در حال انفجار
تمام نمی شوم
تمام نمی شوم
تمام نمی شود …
دریغا هیچ کس مرا نمی فهمد
نه خدا
نه خودم
و نه حتی دیگران … !!
ا
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس