سایت من فیلتر شد
سایت من ” فیلتر ” شد
اما چرا ؟
من نمی دانم !
شاید آن شعر ,
که در آن آرزو کردم
” ای کاش من هم یک الاغ بودم ”
و یک عکس الاغ ,
آن را تزئین می کرد
آن عکس ” پورنو ” بود
آری ,
اما الاغ زیبا و نازی بود
اگر چه عریان بود …
سایت من ” فیلتر ” شد
اما چرا ؟
من نمی دانم !
شاید هم حق داشتند
من عینک خود را نزده بودم
تا خوب ببینم
فقر و نابرابری
دیگر نیست
همه خوشحال
همه خندان
جیب های همه پر پول
و هیچکس محتاج کمک نیست
فاصله بین دارا و ندار ,
به صفر رسیده است
و همه راضی و خرسند هستند
و عدالت همه جا جاری است
اشتباه کردم که گفتم :
فقر بیداد می کند
نابرابری حکمفرماست
و عدالت نیست !
سایت من ” فیلتر ” شد
اما چرا ؟
من نمی دانم !
شاید بیهوده فریاد کشیدم :
آزادی نیست
آزادی بود
چشم حقیقت بین می خواست
میدان آزادی
خیابان آزادی
پیتزای آزادی
چلوکباب آزادی
قنادی آزادی
آرایشگاه آزادی
آه چقدر آزادی …!؟
و نفهمیدم من
و ندانستم من
هی شعار دادم :
آزادی نیست !
آزادی نیست !!
سایت من ” فیلتر ” شد
اما چرا ؟
من نمی دانم !
عکس هایش بد بود
مفهوم مجرمانه داشتند
پدری که از ناچاری ,
خود را و همسر و فرزندش را کشت
مادری برای مداوای کودکش ,
کلیه اش را به معرض فروش گذاشت
عکس ها بد بود
زشت بود
تحریک کننده بود
دل ها را به درد می آورد
و دروغ بود
دروغ !!
سایت من ” فیلتر ” شد
اما چرا ؟
من نمی دانم !
بیهوده لب به عصیان باز کردم
و شکایت کردم
از خداوند
که دنیای تو ,
تنها به کام چپاولگران خوش باشد
پولدارها
زوردارها
و مقامات رفیع ,
صاحبان همه چیز می باشند
و بی پول ها
بی زورها
بدبخت ها ,
قربانی همیشگی این روزها …
سایت من ” فیلتر ” شد
اما چرا ؟
من نمی دانم !
اکبر درویش . 21 اسفند سال 1394