چشم های خدا ,
بسته است
خدا
خوابیده است …..

آرام و آهسته
به کنار من بیا
مواظب صدای پایت باش
پاورچین پاورچین
آهسته
نکند خدا بیدار شود
با نجوا
سخن بگوییم
دوستت دارم ها را
با دل های مان جار زنیم
عشق را
گرمی دستان ما باید بگویند
آرام
آرام
در آغوش من بیا
نکند خدا بیدار شود
می خواهم
دست در دستان هم بگذاریم
و با هم
این بار نه از گل
که از دل
آدم و حوایی بیافرینیم
که اگر تمام سیب های عالم را هم بخورند
به زمینی تبعید نشوند
که فرزندان شان ,
به روی هم دشنه بکشند
یکی قاتل
یکی مقتول
یکی ظالم
یکی مظلوم
که دوست هم باشند
و تنها عشق را ,
واژه ی شعرهای شان سازند

بیا
اکنون آماده ام
تطهیر شده ام
می خواهم
دور از چشم خدا
بر چشم تو
نماز بگذارم
تو را سجده کنم
تا خلقت را
با هم
آغاز کنیم

اکبر درویش . نیمه ی دوم شهریور سال 1392


akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago