Categories: شعر

اما باز می نویسم

چه وسوسه ی تلخی ست
شعر … !!
وقتی در درونت شکل می گیرد
چون گردباد می پیچد
دیوانه ات می کند
شکنجه ات می دهد
آزارت می دهد
می خواهی ننویسی
اما می نویسی
هر چند درد می کشی
رنج می بری
داغون می شوی
اما , …
این مخدر
هر چقدر هم عذابت دهد
باز آرامت می کند

می خواهم دیگر ننویسم
اما
اما , …
باز می نویسم
من به این درد زندگی سوز
اعتیاد پیدا کرده ام
اعتیادی وحشتناک
نه من می توانم او را ترک کنم
نه او مرا ترک می کند

می خواهم دیگر ننویسم
با کاغذ خداحافظی کنم
با قلم خداحافظی کنم
اما
اما , …
باز می نویسم
باز می نویسم…!!

اکبر درویش . بداهه نویسی
28 دی ماه سال 1393

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago