اما برق رفته است
کلید ها را ،
پیدا کردیم
در کنار در بود
آن ها را ،
روشن کردیم
اما برق نبود
آه ،
چقدر خاموشی
همیشه
هرگاه ،
خواسته ایم
چراغ ها را روشن کنیم
یا سیم ها اتصالی کرده اند
یا لامپ ها سوخته اند
یا برق را قطع کرده اند
نمی دانم
شاید سرنوشت ما ،
زندگی در تاریکی ست
اما مایوس نخواهیم شد
می رویم
تا روزی را جشن بگیریم
که برق دیگر قطع نمی شود
و ما ،
دست در دست هم ،
شهر را چراغانی می کنیم
و بین همه ،
شیرینی پخش خواهیم کرد
ما مایوس نخواهیم شد !
اکبر درویش . دی ماه سال ۱۴۰۱
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد
کی چراغ های زندگیی مان روشن خواهد شو از این تاریکی کاذب رها خواهیم شد