انسان را می گویم !

انسان را می گویم

 

هر روز شمع آجین می شود

سوزانده می شود

به دار آویخته می شود

مصلوب می گردد

انسان را می گویم

انسان را !!

 

اکبر درویش . بقهمن ماه سال 1395

انسان را می گویم

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

 

آگاهی درد دارد …. وقتی از شعور لبریز باشی و از شرف پربار ….آن موقع باید کوله بار درد را بر دوش بکشی و برآشفته شوی و  …… اما نهایت این راه زندان است و شکنجه و چوبه ی دار …. و یا سوزانده می شوی و یا به صلیب کشیده خواهی شد . دریغا انسان ماندن چه دشوار است !

 

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago