Categories: شعر

اولین سنگ !

اولین سنگ !

 

و چون صبح شد ،
عیسی از کوه زیتون ،
به نزد یارانش برگشت
در آن هنگام ،
کاتبان و فریسیان ،
زنی را که در زنا گرفته بودند
به نزد او آوردند و گفتند :
در تورات به ما حکم شده است
که چنین زنانی را باید سنگسار کرد
اما تو چه می گوئی ؟
بدین طریق می خواستند او را بیازمایند
عیسی که سر به زیر انداخته بود
لحظه ای به فکر فرو رفت
آنگاه رو به زن کرده و پرسید :
از چه روی به این کار رو آورده ای !؟

زن نگاه ملتمسانه ای به عیسی انداخت
گفت : آقا ،
بچه هایم گرسنه و بیمار هستند
شوی من بیمار شد و فوت کرد
چه می توانستم کرد ؟
بچه هایم چشم به دستان من دوخته اند
آن ها خیلی کوچک و ضعیف هستند !

آن گاه عیسی رو به کاتبان و فریسیان کرد و گفت :
کدام یک از شمایان ،
دست یاری و کمک این زن را گرفته اید ؟
اولین سنگ را کسی بزند
که به بچه های این زن کمک کرده است !

و چون عیسی چنین گفت ؛
کاتبان و فریسیان نگاهی به هم انداختند
سنگ ها را به زمین انداختند
و یکی یکی رفتند تا ،
عیسی و آن زن تنها ماندند

زن به پای عیسی افتاد و گفت :
آقا ،
پس چگونه باید شکم فرزندان کوچک خود را سیر کنم ؟
عیسی ندایی در درون خود شنید :
– زنی که جسم خود را می فروشد
تا شکم فرزندانش را سیر کند ،
معصوم تر و باشرف تر و پاک تر از کسانی است
که مردم را می دوشند
تا سفره ای رنگین تر داشته باشند .

برداشتی متفاوت از باب هشتم انجیل یوحنا
اکبر درویش . ۲۵اسفند سال ۱۳۹۸

اولین سنگ !
اولین سنگ !

 

آیا ما همه بی گناه هستیم ؟ اولین سنگ را کدامین کس خواهد زد ؟ آیا کسی را یافتید که بی گناه باشد یا همه ی ما گناهکارانی هستیم که نقاب بیگناهی بر چهره داریم ؟

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

 

 

 

 

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago