این نان و شراب هم …

این نان و شراب هم

 

جسم تو ،

نان ما

خون تو ،

شراب ما

اما ،

این نان و شراب هم ،

نتوانست عشق را ،

در قلب های ما زنده کند

و ما هنوز ،

شاهد برادر کشی در زمین هستیم !

 

اکبر درویش . اسفند ماه سال 1395

این نان و شراب هم

 

نمی دانم که از چه زمانی برادر کشی و جنگ و قتل و غارت بوجود آمد و از چه زمانی مردم دشمن یکدیگر شدند و نمی دانم چرا عشق و دوست داشتن نتوانست مردم را با هم مهربان و متحد کند و حتی قربانی شدن عیسی هم جز جنگ های صلیبی و دوران تفتیش عقاید و ظلم و ستم روحانیون چیزی به همراه نداشت

پس کی انسان ها دوست هم می شوند نمی دانم

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییترو یوتیوب و بلاگرو لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago