Categories: شعر

ای سرزمین خواب های طلایی من

ای سرزمین خواب های طلایی من
دوستت می دارم
با دل
با جان
مهر تو در قلب من خانه کرده است
و تک تک سلول های من
از عشق تو لبریز است
تو قبله ی من هستی
بر تو نماز می خوانم
بر تو رکوع می روم
بر تو سجود می کنم
دوستت می دارم
از دل
از جان …
ای سرزمین خواب های طلایی من
دوستت می دارم
اگر چه ابرهای سیاه
بر آسمانت سایه می اندازند
اگر چه از خون
زمین هایت رنگین می شوند
اگر چه خسته ای
اگر چه لب بسته ای
اما ,
دوستت می دارم
از دل
از جان …
ای سرزمین خواب های طلایی من
دوستت می دارم
تو را آباد می خواهم
تو را آزاد می خواهم
تو را در داد می خواهم
اگر چه اکنون
هنوز فقر و گرسنه گی
در هر گوشه ات بیداد می کند
اگر چه شیون مادران داغدار
در هر کوی و برزن به گوش می رسد
اگر چه ظلم است
اگر چه ستم است
اگر چه از عدل و داد نشانی نیست
اما ,
دوستت می دارم
از دل
از جان …
ای سرزمین خواب های طلایی من
دوستت می دارم
و با عشق
این جان خود را
بر سر نیزه کرده ام
تا در راه استقلال تو بمیرم
تا برای آبادی تو
آرام ننشینم
تا برخیزم
تا تو آزاد باشی
هر چند تبعیض می تازد
هر چند آزادی می میرد
هر چند عدالت به مسلخ می رود
اما ,
دوستت می دارم
از دل
از جان …
ای سرزمین خواب های طلایی من
دوستت می دارم
دوستت دارم های مرا
باور کن .
اکبر درویش . 9 اردی بهشت سال 1394
akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago