باز هم سیب بخور

باز هم سیب بخور

 

اگر تو سیب را نمی خوردی

من چگونه می توانستم

تو را سخت در آغوش بگیرم

و لب هایت را بوسه باران کنم ؟

 

عشق من ،

باز هم سیب بخور

من هنوز تشنه ی آغوش تو هستم

و بوسه ی لب هایت را ،

طلب می کنم !

 

دوباره سیب بخور …

 

اکبر درویش . بهمن ماه سال 1395

باز هم سیب بخور

 

بهشت از آن خدا … من بهشت را نمی خواهم من آغوش تو را می خواهم و بوسیدن لب های تو را … اگر با خوردن سیب به این خواسته ام می رسم پس بگذار تمام سیب های دنیا را با هم بخوریم حتی اگر خدا را خوش نیاید

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییترو یوتیوب و بلاگرو لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago