Categories: ترانه

برق چشات

چشمای تو یه جوریه انگاری که خواب می بینم
تو خواب های ندیده ام آفتاب و مهتاب می بینم
می خوام که تو چشمای تو زل بزنم بازی کنم
برای گفتن غزل واژه ها رو راضی کنم
چشات به رنگ آسمون یا این که دریا می مونه
یه جنگل سبز بزرگ یا رنگ شب ها می مونه

یه برقی داره اون چشات انگار منو برق می گیره
انگار که می دونه چشات بسته شه قلبم می میره
می خوام که تو چشمای تو نماز خواستن بخونم
معتکف چشات بشم همیشه اونجا بمونم
چشات به رنگ آسمون یا این که دریا می مونه
چو تیله های رنگوارنگ یا ماه شب ها می مونه

چشات بگو چه رنگیه رنگا پیشش کم میارن
آبی و سبز و قهوه ای دنبال هم سر میذارن
می خوام که آرامشو من تو چشم تو پیدا کنم
کنار چشمات بشینم تو رو تماشا بکنم
چشات به رنگ آسمون یا این که دریا می مونه
یه جنگل سبز بزرگ یا رنگ شب ها می مونه

اکبر درویش . 14 شهریور ماه 1392


akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago