تا ذره ذره مردن را تجربه کنم

تا ذره ذره مردن را تجربه کنم

 

ای مرگ ،

هر بار که به سراغ من آمدی

خود را شکست دادی

تا من ،

پیروز میدان باشم

تا باز زنده بمانم

تا ذره ذره مردن را تجربه کنم !

 

ای مرگ ،

هر بار که به سراغ من آمدی

آمدی و بیهوده رفتی !

 

اکبر درویش . بهمن ماه سال 1395

تا ذره ذره مردن را تجربه کنم

 

چقدردردناک است که مرگ هم از من می گریزد .. می آید خود را نشان می دهد تا در آغوشش بگیرم اما تا می آیم در آغوشش بگیرم از من می گریزد … نمی دانم اگر با من کاری ندارد پس چرا گاه گاهی خود را به نمایش می گذارد ... انگار او هم باور کرده است که من باید مرگ تدریجی را تجربه کنم

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییترو یوتیوب و بلاگرو لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago