Categories: شعر

تراژدی توهم زا

چاه …!؟
آنسو تر
اندیشه ی کدام فیلسوف است
علم
چراغ روشنی ست در تازیکی های جهل !؟
توجه نکردم
صدای آب دزدک ها
هنوز در کویر طنین می انداخت
برویم
آن آخرین مترسک
در آن آخرین برهوت
هنوز هیچ فیلسوفی را ملاقات نکرده است
توهم های مان
هنوز وسعت بزرگی را
در پیش روی مان به نمایش می گذارند
کانال های حفر شده
از چاه تا دریا
نه انیشتین بوده اند
نه ارسطو
دوست می توانست باشد
علم
اگر به جهل لبخند نمی زد
شاید موریانه ها
در اندیشه ها
می جویدند انجماد آگاهی را
آنسوتر
نه
کمی اینسوتر
چاه ها
گذرگاه اندیشه ها شدند
هنوز چراغ جهل روشن است
چهلچراغ شده است
علم
کدام تازیانه را زد
که هزاران گردن به کمند افتادند
آب دزدک ها
از مترسک ها نمی ترسند
آن که در چاه آواز می خواند
کدام فیلسوف بود
بگوییدش چراغ جهل روشن است
تا علم را
در سقف موریانه ها
طعمه ی تارعنکبوت ها سازند
در تراژدی توهم زایی نقش بازی می کنیم !!
اکبر درویش . 22 شهریور سال 1394
akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago