Categories: ترانه

ترس از قضاوت نیست

ترس از قضاوت نیست اما شهامت نیست
از خود چه ها گویم ای داد شجاعت نیست
ترس از قضاوت نیست میل حکایت نیست
از دوست و از دشمن دیگر شکایت نیست
درد هزار رنجش بر دوش من چون کوه
افسوس حدیث من فریاد صد اندوه
رودم ولی خشکم ابرم چه بی باران
دریای طوفانی شب های بی پایان
مرگ هزار خواستن مردن فقط مردن
باختن تو هر بازی سهمم از این بودن
هر راه پر از دشنه در قلب من خنجر
تنهاترینم من بی همپا بی یاور
ترس از قضاوت نیست لبریز پر دردم
دلگیر از این روزها من از خودم سردم
ترس از قضاوت نیست میل حکایت نیست
از دوست و از دشمن دیگر شکایت نیست

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago