Categories: شعر

تمام نمی شود !

تمام نمی شود

در من گمشده است

پسری که انگار هیچ گاه پیدا نمی شود

باید بالغ شوم

باید بالغ شوم

هنوز هم مات و مبهوت هستم !

سال هاست که کار من ،

بافتن طنابی ست

برای حلق آویز کردن پسرکی

که در من عصیان می کند

کاش پای تو ،

ضربه ای به چهار پایه ای می زد

که هنوز زیر پای من مقاومت می کند !

دارد از بغض ،

می ترکد این پسرک

که در من به درد نشسته است !

گهواره ام کجاست دنیا !؟

بگو ردیف و قطعه و شماره ی گور مرا ،

بر روی آن بنویسند !

دریا ،

گور من می شود

آسمان برای من اشک می ریزد

و ماهی ها

مآهی ها …

اکنون برای من فاتحه بخوانید !

آه ای با کره گی

ای با کره گی

ای با کره گی ، …

چه زود بزرگ شدم

تا راهی کشتارگاه شوم !؟

به سکون مانده ام

هیروشیمائی ام در حال انفجار

تمام نمی شوم

تمام نمی شوم

تمام نمی شود …

دریغا هیچ کس مرا نمی فهمد

نه خدا

نه خودم

و نه حتی دیگران … !!

ا

تمام نمی شود … شعری درباره این زندگی و پسری که در درون من شیون می کند

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago