تو رو باید فقط خواب دید باید با چشم مهتاب دید
تو رو باید پرستش کرد با حس پاک و بی تاب دید
نگاهت بازی رنگا عمیق تر از خود دریا
هوای آبتنی کردم توی اون چشمای زیبا
هوس کردم که بی وقفه ببینمت تو رو هر روز
بشم گم توی آغوشت از این نوروز تا اون نوروز
تو رو باید فقط خواب دید باید با چشم مهتاب دید
تو رو باید ستایش کرد با قلب پاک و بی تاب دید
تو آغوشت چقدر داغه بوی تنت بوی یاسه
ستاره ها تو چشمونت درخشون مثله الماسه
نمی تونی تو بد باشی صداقت سایه سار توست
دلت میزبان عشق و نور محبت از تبار توست
تو رو باید فقط خواب دید باید با چشم مهتاب دید
تو رو باید پرستش کرد با حس پاک و بی تاب دید
اکبر درویش
بهمن ماه سال 1392 و نوروز سال 1393