Categories: ترانه

تو چشات یه چیزیه

تو چشات یه چیزیه که به من می گه ببین
تا که خون تو رگ هاته روبروی من بشین
تو چشات یه چیزیه چی بگم چه چیزیه
طرح یک گلدون یاس روی یک رو میزیه

رنگ هم رنگ چشات خوابای رنگی من
تو چشام نبودنت فصل دل تنگی من
انگاری که تو چشات جا دادن صد تا چراغ
تو چشات من می بینم همه زیبایی و باغ

خدائیش خواستنیه رنگ اون چشمای تو
آه چه دوست داشتنیه چشمای زیبای تو
خدائیش دلم می خواد از چشات جون بگیرم
با نگات زنده بشم بی نگات من بمیرم

خدائیش یه چیزیه توی اون چشمای ناز
منو وادار می کنه با تو شم همدم و راز
خدائیش یه چیزیه اگه یار من باشی
تو ی راه زندگی در کنار من باشی

اکبر درویش . فروردین سال 1383

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago