Categories: شعر

خبری از من نگیرید

خبری از من نگیرید
من می روم …

من به دریا می روم
تا در کنار ماهی ها
به قصه ی ماهی پیر گوش کنم
تا دنیای من
تنها آب باشد
آب
آب …
و در کنار من
ماهی هایی
که هنوز به جفت گیری دریا با آسمان می اندیشند

من به دریا می روم
می خواهم ماهی شوم

خبری از من نگیرید
من می روم …

من به جنگل می روم
تا همنشین غزال ها شوم
تا با درخت ها بخوابم
تا شکوفه کنم
تا گل دهم
تا پروانه ها …
پروانه ها …
پروانه ها …
شبنم شوم

من به جنگل می روم
می خواهم جوانه شوم

خبری از من نگیرید
من می روم …

من به آسمان می روم
تا کنار کبوتران عاشق
پرواز کنم
کوچ کنم
از سرزمین های سردسیری
تا گرمای روحبخش خورشید
بر روی هر درختی که دوست دارم
آشیانه بسازم
آزاد باشم
آزاد
رها …

من به آسمان می روم
می خواهم پرنده شوم

خبری از من نگیرید
من می روم …

من هیچگاه در زمین
نفهمیدم
که زندگی یعنی چه
و هیچگاه از آدم ها
نیاموختم
که دوست داشتن یعنی چه !!

من می روم
خبری از من نگیرید …!!

اکبر درویش . 8 بهمن ماه سال 1393

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago