Categories: شعر

خدایا با من برقص

خدایا با من برقص

از دست نوشته های :
” در سایه ی ارتداد “

 

از جایت تکان بخور
بیا
به زمین ما بیا
دست به دست من بده
تا با هم برقصیم

این زمین ,
نیازمند خدائی ست
که رقص بلد باشد
که به میان مردم بیاید
دست در دست آدمیان بگذارد
و برقصد
دیوانه وار برقصد
آن چنان زیبا برقصد
تا دنیا را سر شوق آورد

تا همه برخیزند
و دست در دست هم برقصند
آنقدر برقصند
تا دوباره مردم ,
دل های شان به هم نزدیک شود

تا نفرت و کینه
بر زیر پایکوبی های شان
دفن شود
تا در هلهله کردن های شان ,
عشق دوباره جانی گیرد
و شور دوست داشتن
در قلب ها غوغا کند .
برخیز
همتی کن
دستانت را در دستان من بگذار
تا من ,
دست در دست دیگران بگذارم
تا همه با هم برقصیم
شاید شعله ی جنگ ها خاموش شود
تا دوباره صلح در دنیا برقرار گردد
شاید استبداد خفقان بگیرد
و آزادی ,
در شور و نشاط مردم ,
بر دنیا سایه اندازد
تا همه با هم برقصیم
تا نابودی نابرابری و ستمگری
تا پایان ظلم
شاید پرنده ی زیبای عدالت
در آسمان این جهان پرنفاق
پر بگیرد
برابری بیاید
و همه از مواهب زندگی بهره مند گردند .
نگو رقص بلد نیستی
خدایی که رقص بلد نباشد ,
نمی تواند خوشبختی و سعادت را برای مردم آرزو کند !
دستانم را بگیر
با هم خواهیم رقصید
تا پایان تفرقه
تا طپش های قلب یکی شدن
دستانم را بگیر
دست همه را خواهیم گرفت
تا سقوط زندان ها
تا پایان اعدام ها
تا روزی که ,
فریادها شنیده شود
و در یک کلام :
تا روزی که عدالت و آزادی
بر زمین گسترده شود
و عشق ترانه ای شود
جاری بر روی تمام لب ها
آن گاه خواهیم نشست
و لحظه ای استراحت خواهیم کرد .
اکبر درویش . 14 بهمن ماه سال 1394
خدایا با من برقص
خدایا با من برقص شعری می باشد از مجموعه ی از دست نوشته های در سایه ی ارتداد … می توانید دیگر شعرهای در سایه ی ارتداد را در صفحات دیگر دنبال کنید
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago