Categories: ترانه

خسته از خواب

خواب من را تو بگیر دیگه از خواب خسته ام
عمریه به صبح شدن چشم امید بسته ام
دیگه من دوست ندارم میون خواب سر کنم
من می خوام پر بگیرم تا به صبح سفر کنم

دیگه بسه موندنم توی این حصار خواب
توی این روزنه ای که نمیاد آفتاب
دیگه تا کی سر کنم تو شب تاریک درد
ببازم به هیچ و پوچ میون این شب سرد
آرزوم باشه که مرگ بیاد از راه برسه
با همه وجود خود به تنم دست بکشه

خواب من را تو بگیر دیگه از خواب خسته ام
عمریه به صبح شدن چشم امید بسته ام
دیگه نیست صبر و قرار توی این شب های سرد
که تمام هستی مو کرده پر از غم و درد

دیگه بسه زندگی توی خواب بی تمام
من می خوام از خواب پاشم توی روشنی بیام
من می خوام بیدار بشم از تو این شب های پیر
که با نیرنگ و فریب منو ساخته است اسیر
چرا باید آرزوم باشه مرگ از راه بیاد
دل من از دل خواب صبح روشن را می خواد

اکبر درویش . سال 1366

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago