Categories: ترانه

خنجر چشمات

توی چشمات خنجری به رنگ رویاست
خنجر چشمای تو آخ که چه زیباست
من توی چشمای تو هستیمو باختم
باختن من توی چشمات یه معماست
من از آن نگاه تو زخمو شناختم
زخم خنجر چشات چه بی مداواست
من عاشق را ببین چه ساده هستم
که می گفتم دیدنت پایان غم هاست
آرزوم بود که در این مسیر بودن
وقتی که زندگی ام غربت شب هاست
با تو من پر بزنم از این من پوچ
برسم به لحظه ای که لحظه ی ماست
با تو من یکی بشم در سفر عشق
سفری که در عروج انتها هاست
از خودم بمیرم و از تو بگیرم
من تولدی دوباره در تب خواست
توی چشمات خنجری به رنگ رویاست
خنجر چشمای تو آخ که چه زیباست
من با برق اون نگاه دنیا رو دیدم
دنیائی که همه از سر و معماست
من از آن نگاه تو پر شدم از عشق
عاشق تو شدن من را آخر راست
آخری که اول و آخر نداره
آخری که خارج از امروز و فرداست

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago