Categories: ترانه

خوش به حالت آدم ( 1 )

خوش به حالت آدم دیگه انسان نیستی
چون من دل غمگین خسته از جان نیستی
خوش به حالت آری که چو حیوان گشتی
آدمک ای مغرور کوه بی جان گشتی

خوب به دورش ریختی قلب انسانی را
تا به تن پوشاندی رخت حیوانی را
خوش به حالت آدم آدم پوشالی
زحقیقت رستی تو چه آسان عالی

کار سختی بود ؟ نه !؟ تو چه آسان کردی
تو ز خود رستن را با دل و جان کردی
می پسندم بر تو شکل حیوانی را
به تو گویم تبریک راه این مانی را

آه چه راهی رفتی از عروج تا ذلت
چه سقوطی کردی آدم بی غیرت
آدمیت این است که تو از آن گویی
پستی و نافهمی ست آن چه را می جویی

ابله بازیچه بی شرف هستی تو
چه خطایی کردی بد هدف هستی تو
آدمیت این نیست که به آن می نازی
اسب خود را احمق به کجا می تازی

گرچه سخت می باشد این حقیقت بر تو
خود به بین که مرده آدمیت در تو
این سخن خاموش کن ره خوبی رفتی
رخت نو تبریک باد خوب رهی بگرفتی

به که حیوان باشی عصر ما حیوانی ست
هر که انسان باشد قسمتش ویرانی ست
خوش به حالت آدم دیگه انسان نیستی
هر چه هستی خوش باد ای که در جهل زیستی

اکبر درویش . سال 1365

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago