Categories: ترانه

خوش به حالت آدم ( 2 )

خوش به حالت آدم که ز خود بگریختی
ره و رسم انسان تو به دوری ریختی
کاری شایان کردی لایق تحسین است
با تو ای چون حیوان کار نیکو این است

تو ز انسان بودن آه چه خیری دیدی
خوب گریزان گشتی تو بی هیچ تردیدی
رو به زر آوردی بنده ی زور گشتی
در جصار تزویر ز خودت دور گشتی

حالا بر باد نیستی تو همه چیز داری
گر چه انسان نیستی هست لبریز داری
تو همه چیز داری چون که قلبت سنگی ست
بی نیاز گشتی تو رنگ تو صد رنگی ست

می روی خوب بر پیش همه راه ها باز است
واسه تو هر لحظه لحظه ی آغاز است
غم خود را داری غم خلق هیچت شد
این طریق تازه راه بی پیچت شد

خوش به حالت آدم که ز خود بگریختی
ره و رسم انسان تو به دوری ریختی
کاری شایان کردی لایق تحسین است
کار نیکو کردن این زمانه این است !؟

اکبر درویش . سال 1366

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago