Categories: ترانه

دردای همیشه

وقتی که قلب من می گیره
واژه ها میان به عیادت
جاری می شن تو دفتر من
شعرای دربند اسارت
جار می زنن هوار هوار تا
تا اونارو من بنویسم
با دل پر درد روی کاغذ
با چشمای همیشه خیسم

اینجوریاست که شعرای من
بوی غریب غصه می دن
از غم و اندوه زمونه
با لب بسته قصه می گن
اینجوریاست به جز غم و درد
تو شعر من پیدا نمی شه
شعرای من درد من و ماست
دردایی که مونده همیشه

دنیا رو می بینم چه زشته
یه دوزخه که بی بهشته
این سرنوشت همه رنجو
کی روی پیشونیم نوشته
وقتی که در دام بلاییم
نمی شه از شادی بخونم
مگه می تونم توی زندون
از عشق و آزادی بخونم

اینجوریاست که شعرای من
بوی غریب غصه می دن
از غم و اندوه زمونه
با لب بسته قصه می گن
اینجوریاست به جز غم و درد
تو شعر من پیدا نمی شه
شعرای من درد من و ماست
دردایی که مونده همیشه

اکبر درویش . 25 فروردین 1393


akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago