Categories: شعر

دریغا !!

اول :

آقا !!
اگر این روزها ,
امید در من مرده است
اما ,
امید به فردا
هیچ گاه نمی میرد

دوم :

دریغا ,
سیری اش را
می کشید
بر روی وزنه ی پسر فقیری که
از گرسنه گی
آه می کشید !!
{ اقتباس از یک نوشته }

از مجموعه ی بداهه های زمینی
اکبر درویش . زمستان 1393

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago