با احمد شاملو
گفتی :
خدای را ،
در پستوی خانه نهان باید کرد
و من نیز ،
چنین کردم
اما دژخیمان ،
در خانه ام را شکستند
و به پستوی خانه ام راه یافتند
تا خدای مرا ،
از من بگیرند
اکنون ،
که پستوی خانه ی من
به اشغال دژخیمان در آمده است ،
چه باید بکنم !؟
اکنون ،
خدای را
خدای را ،
در خود نهان کرده ام
هر چند ،
خود ،
در یک صبح سحرگاهی ،
در برابر جوخه ی آتش ایستاده ام
اما خدایم را ،
بذری کرده ام
تا در هر گوشه ی زمین ،
جوانه زند
و چون درختی ،
سایه بان راه یاران شود
اکبر درویش . اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۳
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد