Categories: ترانه

دل تنگ

ابر سیاه بی قرار من دیگه دریا نمی خوام
در پشت این شب سیاه خورشید فردا نمی خوام
من نمی خوام باز خودمو دلخوش کنم به رویاها
همینه زندگی ی من قصه و رویا نمی خوام

بد جوری دلتنگم
با خودم می جنگم
بدجوری دلتنگ از
این روزای لنگم

آرزوهام رفته به گور تو این روزای سرد و کور
زندگی زندون منه یه سلول خالی ز نور
هر چی که کاشته ام ببین به دست باد سپرده ام
درهای بسته می بینم تو جاده های بی عبور

بد جوری دلتنگم
با خودم می جنگم
بدجوری دلتنگ از
دنیای بی رنگم

چه امیدهایی که داشتم من به این روزهای خالی
گر گرفتند آرزوهام توی این شهر پوشالی
حالا دیگه برای من همه چیز شده یه کابوس
که رها شدن ز چنگش شده رویای محالی

بد جوری دلتنگم
با خودم می جنگم
بدجوری دلتنگ از
این روزای سنگم

اکبر درویش . آبان سال 1384

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago