رفتی دل من خون گریست سایه از روی سرم پر زد و رفت من ماندم خسته ای که همه امیدهایش به سراب لبخند زد و دلم سخت گرفت …… روزگار تلخی ست گرگ ها روز به روز فربه تر و چوپان…. در خیالی دیگر !! …… گوسفندان اکنون به امید کدامین چوپان شعر امنیت را از بر کنند !!؟؟