دو چشمونت بود شعر و ترانه
غزل ها می زند هر دم جوانه
بیا تا قبله ی قلبم تو باشی
کنار هم بمونیم عاشقانه
دو چشمونت بود شهر ستاره
مثه نوری که تو شب های تاره
بیا تا شیشه ی عمرم تو باشی
نذار تا چشم من از غم بباره
اکبر درویش
“بُوَ” خوانده می شود و ” بود ” نوشته می شود .