Categories: شعر

دیوار نامهربانی !!

از باغ ها ,
دزدی کرده ام
اما از بانک ها ,
نه !!
یک واحد آپارتمان کوچک
باقی مانده ی عصر دقیانوس ,
در خیابان شکوفه دارم
اما آن برج های بلند
در لویزان و آجودانیه و قیطریه ,
از آن من نیست
زمانی ,
یک اتوموبیل قراضه ی پیکان داشته ام
اما با بوگاتی و مازراتی و لگسوز ,
هیچ رابطه ی خویشاوندی ندارم
پس ,
نتیجه می گیریم
اشتباهی مرا گرفته اید
من نه آقای ” م . ن ” هستم
و نه آقای ” ن . م “
به کاهدان زده اید
احتکارها کار کس دیگری بوده است
و اختلاس ها ,
چه می دانم نمی دانم که می دانم !!
آن دکل نفتی هم ,
که یک روز باد آمد
و آن را با خود برد ,
در جیب من جا نمی شود
و آن کس هم که سه هزار میلیارد اختلاس کرد ,
حتما بنده ی خدا محتاج بوده است
شاید نان شب نداشته است !
بی هوده شلوغش کرده اند
روی دیوار مهربانی !!
نوشته شده بود :
احتیاج نداری اینجا بگذار …
مردم هم ,
پول هایی را که احتیاج نداشتند ,
در بانگ گذاشتند
در آن سوی دیوار مهربانی هم نوشته شده بود :
نیاز داری بردار …
و آقای ” م. ن “
و آقای ” ن . م “
احتیاج داشتند
و برداشتند !
یازده هزار میلیارد دلار هم ارزش دارد
که این همه سر و صدا راه انداخته اند ؟
حتما من و تو که بر نداشته ایم
نیازمند نبوده ایم
بیایید دست به دست هم دهیم
به این نیازمندان هزاران هزار میلیاردی کمک کنیم !
اکبر درویش . 26 دی ماه سال 1394
akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago