امشب از اون شباست که من

امشب از اون شباست که مندلم می خواد مست بکنمداد بزنمفحش بدمشکایت از هست بکنموای که چقدر این دل مناین…

12 سال ago

خونه ی من

از دلتنگی های سال 1369 . خونه ی من :من دلم خیلی گرفته از دو روز تلخ دنیارسیده جون به…

12 سال ago

برقص…

همپای من ,دست به دست من بدهتا دور این آتش برافروخته ,به رقص و پایکوبی برخیزیماین آتش ,که از خشم…

12 سال ago

اسطوره …

اسطوره ای ,شدیدر ما ...در تاریخ ...و هنوز می تواناز تو توان گرفتو هر روز می توانبر تو بالید .اسطوره…

12 سال ago

شور و حالی با حلاج

" اناالحق " ,می پیچید در تمام کوچه هااز گلوی من ,که یک روز من را ,همراه تو ,بردار کشیدندو…

12 سال ago

باران باش

باران باشبر من ببارخیسم کنترم کنباورم کنمن زمینمهمیشه ی همیشه ,از خشک بودن ,واهمه داشته امبا هر قطره ایدلم می…

12 سال ago

من و تو …

بی تو ,من ," آدم " بودماما ,کم بودمتنها بودمبی همپا بودم بی من ,تو ," حوا " بودیاما ,کم بودیتنها…

12 سال ago

” پوئم سمفونیک شماره شش ” “فصل های اسارت “: ” فصل چهارم ” :

پیش در آمد :ای پرنده ی محبوس !به بینتمام چهار فصل سال ,زمستان استدیگر نه بهار ,نه تابستان ,و نه…

12 سال ago

عصیان

چگونه معنی گرفت زندگیو چگونه آغاز شد روزگار !؟نفس من مرا مغلوب خویش ساختتسلیم شدمو چون بره ای رام ,با…

12 سال ago

مرا رها کن !!

در من ,عصیان به پا کرده ایو قلبم را هی می کنیتا برآشوبمتا دوباره به شعف آیمو قلبم به لرزه…

12 سال ago