Categories: شعر

شعرهای بی نقاب

 

شعرهای بی نقاب

1

چراغانی کرده اند
شهر را
با بغض های فرو خورده …

2

خواب نیست
کابوس های شبانه است
که روی بند شب
پهن شده است

3

صدای قداره ها
قوقولی قوقوی خروسخوان صبح
برق سر نیزه ها
اولین تلالو خورشید
آغاز روز …

4

و بوی خون
عطر مشام های گیج و گنگ
جویبار نهال های تشنه ی دارها
و تازیانه ای
بر بی خوابی بیدارها

5

پیدا کردمش
انگار گم شده بود
گم شده بودیم
در کوچه های ابتدایی
در عمق جاده های برهوت

6

صبح بود
ظهر بود
شب بود
نه ,
باور نکن
همه شب بود

7

نشنیدی !؟
صدای اذان می آید
خدا گم شده است
دست در جیب های مان کردیم
می دانم
بغض های فرو خورده
روشن نمی شوند .

اکبر درویش . تیر ماه سال 1393

شعرهای بی نقاب

 

شعرهای بی نقاب شامل چند شعر کوتاه سوده شده در تیر ماه سال 1393 می باشد

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

 

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago