Categories: شعر

عاشقانه ها

عاشقانه ها

 

اول :

به خانه ام بیا
چراغ ها روشن می شوند
و درها آغوش می گشایند
به خانه ام بیا
پنجره ها گل می دهند .

دوم :

و تو ,
زیباترین اتفاق زندگی من
مرا از نو نوشتی
ای عشق !
سایه ات بر سرم گسترده تر باد .

 

سوم :

آغوش تو
گرم می کند
این روزهای سرد مرا
محکمتر مرا در آغوش بگیر !

 

چهارم :

دلم به درد آمده است
ای عشق ,
به دادم برس
سایه ی تو را بر سرم کم دارم .

پنجم :

می روی
دل مرا هم با خودت می بری
بی رحم
با دل تو که پیش من نیست
چه کنم !؟

 

ششم :

عشق
بیرحم ترین قاتلی بود
که سراغ من آمد
هر روز مرا می کشد
اما باز به من جان می بخشد
تا دوباره برای مردن آماده شوم !!

 

اکبر درویش . اسفند ماه سال 1394

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد 

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago