دست سرد مرا ,
در دست گرم خویش بگیر
من احیا می شوم
تو تمام امید بودن من هستی
مرا با بوسه ای ,
میهمان بزم عشق کن
و لبخندی بزن
تا باور کنم که زندگی زیباست
من ,
تمام آمال خویش را
در نگاه زیبای تو می بینم
بگذار در آسمان نگاه تو
تا بی کران پرواز کنم
بگذار آن چنان معتکف نگاه تو شوم
تا از پای بیفتم
تا در پای عشق تو بمیرم .
اکبر درویش . 2 خرداد ماه سال 1368
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد