ترانه

عجب روزگاری

عجب روزگاری

 

چقدر این روزا دل ها قصه دارن
هزاران قصه ی پر غصه دارن
غم و ماتم نشسته تو دلامون
فراموش کرده ایم خندیدنامون

عجب ما روزگاری داریم ای دل
و چه روزای تاری داریم ای دل

میون یاس و امید غوطه خوردیم
به نام زندگی سوختیم و مردیم
ولی یک لحظه بی امید نموندیم
واسه آزادی و داد شعرها خوندیم

عجب ما روزگاری داریم ای دل
و چه شبهای تاری داریم ای دل

میشه یک روز بگیم دیگه بهاره
همه جا میدونامون لاله زاره
غم و غصه دیگه رفتن تو قصه
بگیم که غصه خوردن دیگه بسه

عجب ما روزگاری داریم ای دل
و چه روز ای تاری داریم ای دل

میشه یک روز بگیم که دیگه شادیم
همه غصه ها را دست باد دادیم
دیگه آزادیمو دنیای ما زیباست
عدالت همچو سایه بر سر ماست

عجب ما روزگاری داریم ای دل
و چه شبهای تاری داریم ای دل

اکبر درویش .‌ ۲۴ مهر ماه سال ۱۴۰۱

عجب روزگاری

 

واقعا که عجب روزگاری شده است . چه روزگار غریبی !!

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago