Categories: شعر

مرا آزاد کن

مرا آزاد کن
از زندان ترس ها
از حصار جهل ها
و خرافات
که عمری مرا ,
به بند کشیده است
مرا آزاد کن
اکنون
که آزادی را ,
با تمام هستی
آرزو می کنم .

مرا آزاد کن
اکنون که می دانم
تا از خود آزاد نشوم ,
به زیارت آزادی ,
نخواهم رسید .

اکبر درویش . 5 امرداد ماه سال 1392

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago