Categories: ترانه

مرد من ( جفت من )

تو خود_ حرمت آبی لبای تشنه مو دریاب
توی قلب من ظهور کن توی بیداری و تو خواب
جلوی پام صف کشیدن جاده های بی سرانجام
جاده ی عبور من باش مقصد همیشه نایاب

منو از فصول قحطی تا خود عشق همسفر باش
توی این شدت وحشت تن خسته مو سپر باش
رمقی به تن نمونده تا ادامه بدم این راه
مرد من ای خوب عاشق آخرین فصل خطر باش

تکیه گاه گریه ی من ای پراز شعر و حکایت
باور بودن من باش با همه عشق و صداقت
سایه باش تو بر سر من توی این غربت تن سوز
دستامو بگیر رهام کن منو از شب اسارت

منو از فصول قحطی تا خود عشق همسفر باش
توی این هجوم ظلمت تن خسته مو سپر باش
رمقی نمونده در من تا ادامه بدم این راه
مرد من ای خوب عاشق آخرین فصل خطر باش

اکبر درویش . اول اردی بهشت سال 1393


akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago