Categories: شعر

من انقلابی نیستم

 

من انقلابی نیستم

قدم زدن ،

در زیر باران را ،

دوست می دارم

و اندیشیدن به چشم های تو

آن چشم های زیبا

آن چشم های رویائی

که نمی دانم به رنگ دریا بود

یا به رنگ جنگل

و یا هم رنگ جنگل را داشت

هم رنگ دریا را

و هم تمام رنگ های دوست داشتنی را !

قدم زدن ،

در زیر باران را ،

دوست می دارم

و اندیشیدن به یک سحر گاه تلخ را ،

که روبه روی جوخه ی اعدام ایستاده ام

تا فرمان شلیک صادر شود !

من انقلابی نیستم

هیچ گاه هم انقلابی نبوده ام

میان من و انقلاب ،

دیواری بلند کشیده شده است

که هیچ گاه فرو نمی ریزد

این دیوار کینه و نفرت ،

هزاران هزار سال است که بنا شده است

از روزهای ازل

تا روزهای ابد

و هرگز آن را خراب نخواهم کرد

من انقلابی نیستم

هیچ گاه هم انقلابی نبوده ام

اگر چه در انقلاب ،

_ بسیار انقلاب ها _

در صف اول بوده ام

اگر چه در قلبم ،

عشق به مردم موج می زند

و دیوانه وار ،

دوست می دارم آزادی را

و ستایش می کنم یگانگی را

و جز به عدالت ،

به هیچ چیز دیگری تا به حال نیندیشیده ام

قدم زدن ،

در زیر باران را ،

دوست می دارم

و اندیشیدن به چشم های مهربان تو را

که واژه ی تمام شعر های من شده است

که بودن مرا دگرگون کرده است

که مرا به میهمانی حریم عشق برده است !

اکبر درویش . بهمن ماه سال ۱۳۹۹

 

 

من انقلابی نیستم

 

من … !؟ این سوال بی جواب … سوالی که نه خودم جوابش را می دانم و نه دیگران ! 

من انقلابی هستم یا نیستم ؟ اما هر چه هستم عاشقم و عشق را ستایش میکنم

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago