من

 


من ،
یک روز ،
در انقلاب گم شد
یک روز ،
یاهوی عشق سر داد
روز دیگر ،
جنگ را تجربه کرد
و روزهای بعد ،
در جستجوی عدالت و آزادی
به هر جایی سرک کشید
اما دید
آن چه کمیاب است ،
آزادی ست
و آن چه سخت به دست می آید
عدالت است

من ،
عاشق بود
اما نه چون مجنون
جنگجو‌ بود
اما بیزار از جنگ
سربازی بود
که هیچگاه نجنگید
هر چند همیشه شکست خورد
فرهاد نبود
اما عاشق ماند
تا نقش آزادی و عدالت را ،
در کوه دلش بکند

من ،
دوست می داشت مردم را
و همین برایش کافی بود

اکبر درویش . فروردین ماه سال ۱۴۰۳

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستان همراه و همدرد 

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago