Categories: شعر

همه چیز مشخص بود

از دست نوشته های :
” در سایه ی ارتداد “
اگر ممنوع نبود
آیا
هیچگاه ,
وسوسه ی تو
در من پدیدار می شد !؟
تو را ,
ممنوع کردند
تا مرا وسوسه کنند
تا طالب تو شوم
تا گناه کنم
تا حربه ای
برای محکوم کردن من داشته باشند
همه چیز نقشه بود
همه چیز از قبل ,
مشخص شده بود
داستان نوشته شده بود
و من ,
تنها بازیگر نقشی بودم
که به عهده ام گذاشته بودند
بی آن که حق انتخابی داشته باشم
همه چیز مشخص بود
و من
و ما ,
بازیگران این تراژدی
باید هبوط می کردیم
تا در دنیایی از درد و رنج
زندگی کنیم
همه چیز از قبل مشخص شده بود
باید این اتفاق می افتاد
تا ما در زمین
در جستجوی آرامش و سعادت
هر روز بیشتر می گشتیم
و هر روز کمتر می یافتیم
همه چیز از قبل مشخص شده بود
باید این اتفاق می افتاد
تا دوزخ زمین ,
خالی و بی هوده نماند !
اکبر درویش . 8 اردی بهشت سال 1394
akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago