Categories: شعر

همچنان آرزو ماند !

همچنان آرزو ماند !

 

 

چه شب ها

که به صبح نرسید

چه روزها ،

که تاریک ماند

و آرزوی دیدن خورشید ،

همچنان آرزو ماند !

 

اکبر درویش . بهمن ماه سال 1398

 

و چه چبزها در دل ما بود و همچنان در دل ما آرزویی شد که حتی در خواب هم تعبیر آن را نمی دیدیم

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرامو توییترو یوتیوبو بلاگرو لینک این و پین ترستو فیسبوکدنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقاداتخود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago