Categories: شعر

و فردا باز تکرار

شب را ,
با خواب های ناخوش همه مالیخولیایی
در بستر عرق کردن های مان
دست و پا زدن های مان
بخود پیچیدن های مان
با دریغ ها
آرزوهای مان
افسوس های مان
همه با رنج بی خوابی های مان
و گوش سپردن به تیک تیک صدای ساعت
زدن پک های ممتد به سیگار
و پناه بردن به قرص های آرام بخش خواب
و ناآرام ,
صبح خواهیم کرد …

و فردا , …
باز تکرار
باز تکرار …
در انتظار اخبار بد
که سرنوشت شوم مان را
در برهه ی زیستن رقم می زنند …

اکبر درویش . زمستانی های سال 1391

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago