Categories: شعر

پرسش مرموز

از دست نوشته های :
” در سایه ی ارتداد “
گفت :
خداوند
پدری ست
که فرزندانش را ,
قربانی می کند !؟
هیچ نگفتم
سکوت کردم
با این که
هر روز شاهد قربانی شدن انسان بودم
سال ها گذشت
باز هم
هر روز در زمین
شاهد غارت و قتل و تجاوز شدم
اما لب فرو بستم
و هیچ نگفتم
اکنون می پرسم :
خداوند
پدری ست
که فرزندانش را ,
قربانی می کند !؟
و همه جا حنایت
قتل
آدمکشی
چپاول
و غارت انسان به دست انسان
و فقر
و بیداد ستم
و قربانی شدن هر روزه ی انسان …
آیا این پرسش مرموز ,
پاسخی خواهد داشت !؟
اکبر درویش . بهمن ماه سال 1393
akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago