Categories: شعر

پسرانی که به من عاشق بودند اما …

پسرانی که به من عاشق بودند هنوز
در کوچه ها
به دنبال توپ می دوند
ودر راه بازگشت از مدرسه
زنگ در خانه ها را
می زنند و می گریزند
و نامه های عاشقانه ی شان را
به دور سنگی می پیچند
تا در پنجره ی اطاق محبوب بیندازند
پسرانی که
در برابر نگاه یک دختر ,
خود را می بازند
سرخ می شوند
و عرق شرم
بر پیشانی شان می نشیند

پسرانی که به من عاشق بودند هنوز
وقتی در آئینه نگاه می کنند
به دنبال کشف خط سیاهی بر پشت لبان شان
خاطره سازی می کنند
و خواب مرد شدن را می بینند
و عاشق شدن را …
” قصه وفا ” را
ترانه می کنند
و وقتی دور هم جمع می شوند
از آرزوهای ” ماهی سیاه ” کوچکی حرف می زنند
که برکه را ترک کرد
تا دریا را زیارت کند
و خود قهرمان قصه ها می شوند
تا ” پری زیبای گل داوودی ” را
از چنگال دیو آزاد کنند
یا آن ” پرنده ” می شوند
که جان خود را فدا کرد
تا خورشید را
از چنگال ابرهای سیاه نجات دهد
تا جنگل دوباره روشن و نورانی شود

پسرانی که به من عاشق بودند هنوز
با نگاهی عاشق
دنیا را می نگرند
و اگر چه صدای شان دورگه شده است
اما هنوز
ترانه ی احترام
در دل های شان شنیده می شود
با آرزوهایی زیبا
بزرگ می شوند
و مردانگی را
شعور خود می دانند
در دل های شان عشق
در دست های شان معرفت
و در نگاه شان ,
محبت و دوست داشتن موج می زند

پسرانی که به من عاشق بودند هنوز
جنایت را باور ندارند
و در فشار غم و اندوه
وقتی سیاه مست می شوند
در خود فرو می ریزند و گریه می کنند
و هنوز از الفبای خیانت
هیچ نیاموخته اند
خودشان هستند
با تمام کم و زیاد
از نابرابری می رنجند
و شادی های شان را
با رقص ” بابا کرم “
بین هم تقسیم می کنند

پسرانی که به من عاشق بودند اما
یا جان خود را
در میدان های جنگ
تسلیم تیرها و خمپاره ها کردند
و یا
در یک سحرگاه خونین
با قامتی ایستاده
در برابر جوخه ی اعدام
مرگ را لبیک گفتند
تا آزادی
تا عدالت …

اکبر درویش . زمستان سال 1387

” پسرانی که به من عاشق بودند هنوز ” را از جاودانه فروغ به عاریت گرفته ام
اما این شعر را از زبان او گفته ام و یا تقدیم به او !؟ در هر صورت …
” ماهی سیاه کوچولو ” نوشته ی جاودان ” صمد بهرنگی “
” پری زیبای گل داوودی ” و ” پرنده ” نام دو کتابی است که بیش از 35 سال پیش من برای کودکان و نوجوانان نوشته ام

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago