روایت اول :چشم گذاشتمو تا بیست شمردم
اما وقتی
چشمانم را باز کردم
هیچ کس پیدا نشد و سال هاست
به دنبال کسانی می گردم
که پنهان شده اند .
روایت دوم :
چشم گذاشتم
و تا بیست شمردم
اما وقتی
چشمانم را باز کردم
هیچ کس پیدا نشد
سک سک
خودم
ای همیشه گمشده ی من !!
اکبر درویش . 12 خرداد ماه سال 1393