گاو شده ایم
چه روزگاری
انگار گاو شده ایم
شیرمان را می دوشند
سرمان را می برند
پوست مان را می فروشند
و گوشت مان را ،
هر روز بر سر سفره های رنگین خود ،
تناول می کنند
اما ،
برای مشتی یونجه ،
که شکم مان را سیر کند ،
باید هر روز ،
هزاران مصیبت را تحمل کنیم !
اکبر درویش . خرداد ماه سال ۱۴۰۲
اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس بسیار از دوستاان همراه و همدرد
زمانی از انسان بودن خود افتخار می کردیم اما اکنون مانمند گاو شده ایم و با غارت و کشتار ما عده ای از زندگی لذت می برند و اکثریت بزرگی برای به دست آوردن لقمه ای نان باید جان بکنند