گرگ آمد

 

دل من

در نی چوپانی گم شد

که می نواخت :

گرگ آمد

گرگ آمد

امکا گوسفندان ،

به استقبال گرگ ها می رفتند !

 

اکبر درویش . بهمن ماه سال 1395

گرگ آمد

 

اگر تمایل دارید و شعرهای مرا دنبال می کنید می توانید مرا در اینستاگرام و توییتر و یوتیوب و بلاگر و لینک این  و پین ترست و فیسبوک دنبال کنید . و می توانید نظرات و انتقادات خود را در زیر با ما در میان بگذارید . با سپاس

 

‘گرگ ها ،

در راهند

و گوشفندان ،

چه سر به زیر و خموش

خود را

برای میهمانی آن ها

آماده می کنند !

 

چه می توان گفت جز جهل و نادانی گوسفندانی که به استقبال گرگ می روند … دیگر صدای نی چوپان هم نمی تواند آن ها را به خود بیاورد و ووووو……. وداستان ما هم این گونه است که نباید صدای نی چوپان را بشنویم و خود با پای به استقبال گرگ ها برویم و جهل و نادانی ما باعث شود  در کشتارگاه گرگ ها دسته دسته قربانی شویم و روزگار تلخی داشته باشیم و ….

akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago