Categories: شعر

گمشده در کوچه های کودکی

من ,
در کوچه های کودکی ,
گمشده ام …

هنوزهم ,
آغوش مادر می خواهم
و دست نوازشگر پدر
کسی را برای دوست داشتن
و همصدایی را ,
که دوستم بدارد …

و انگار ,
هیچ گاه ,
نمی خواهم
بزرگ شوم !!

اکبر درویش . آذر ماه سال 1391 . تهران

akbar darvish

Share
Published by
akbar darvish

Recent Posts

سوره ای دیگر

  سوره ای دیگر   .شمس حقیقت ،در کدام سیاه چالهگرفتار شدکه دیگر فصل ها…

1 سال ago

یکنفر باید باشه

  یکنفر باید باشه   یکنفر باید باشه که حرفامو گوش بکنهآتیشی که در درون…

1 سال ago

بهار آمد

  بهار آمد   چشمانت را که باز کردی ، همه جا پر از گل…

1 سال ago

صدای تو

  صدای تو   خدا را صدا زدمصدای تو را شنیدم !!باور نمی کنی ؟گوش…

1 سال ago

شرقی غمگین

  شرقی غمگین   من آن شرقی غمگینی هستمکه هر روز عاشق می شومو هر…

1 سال ago

استفراغ

  استفراغ   ( باز سازی شعر تهوع )چون پیرمرد سیفلیس گرفته ایلنگ لنگان خودش…

1 سال ago